Friday, September 7, 2018

درس هشتم آموزش مکالمه انگلیسی با فیلم به دنبال خوشبختی

درس هشتم آموزش مکالمه انگلیسی با فیلم به دنبال خوشبختی

آموزش مکالمه با فیلم در جستجوی خوشبختی
درس های گذشته آموزش انگلیسی با فیلم به دنبال خوشبختی یا The pursuit of happiness را دنبال کنید و عبارات آموزش داده شده را در جزوه ای برای خود یادداشت کنید.
در درس هشتم، بخشی از فیلم جدا شده که در آن کریس گاردنر به اتاق مصاحبه در آن شرکت معروف وارد می شود.
شب قبل از مصاحبه ، پلیس کریس گاردنر را دستگیر کرد، چرا که او قبض پارکینگ را پرداخت نکرده بود و او مجبور شد یک شب را در بازداشتگاه سپری کند.
جالب اینجاست که وقتی پلیس ، کریس را دستگیر کرد، او در حال رنگ کردن خانه و شام درست کردن بود. به همین دلیل صورت و لباس او رنگی است.
در این فیلم ، به صورت رئیسان شرکت دقت کنید که چقدر تعجب کرده و جی چقدر ناراحت است.
درس هفتم را از اینجا ببینید.

متن زیرنویس فیلم با ترجمه فارسی

Chris Gardner
How are you? Good morning. Good to see you again. Pleasure.
احوال شما؟ صبح بخیر. از دیدن دوباره شما خوشحال شدم. باعث افتخاره.
I’ve been sitting out there for the last half hour, trying to come up with a story that would explain my being here dressed like this.
من نیم ساعته که اون بیرون نشسته ام و دارم سعی میکنم که یک داستانی که لباس پوشیدن اینجوری من رو توضیح بده ، درست کنم.
گرامر : زمان حال کامل استمراری یا Present Perfect Continuous
لغت مهم : Come up with sth به معنی به ایده یا جوابی رسیدن
And I wanted to come up with a story that would demonstrate qualities that I’m sure you all admire here, like earnestness, or diligence and team-playing.
و من می خواستم داستانی بسازم که نشان دهنده ارزش هایی باشه که مطمئنم شما تحسین می کنید. ارزش هایی مثل بی آلایشی و سادگی یا سخت کوشی و پشت کار یا قابلیت کار کردن در تیم.
And I couldn’t think of anything.
و من نتونستم به ایده ای برسم.
So the truth is, I was arrested for failure to pay parking tickets.
خب حقیقت اینه که ، من برای اینکه نتونستم قبض پارکنیگ رو بدم دستگیر شدم.
ساختار جمله : مجهول یا Passive Voice
زمان جمله: گذشته ساده یا Simple Past

Parking tickets?
And I ran all the way here from the Polk Station. The police station.
و من تمام راه رو از مرکز پلیس تا اینجا دویدم.
What were you doing before you were arrested?
قبل از اینکه دستگیر بشی چیکار داشتی می کردی؟
گرامر: گذشته ساده و گذشته استمراری
I was painting my apartment.
داشتم آپارتمانم رو رنگ می کردم.
Is it dry now?
الان خشک شده؟
Uh, I hope so.
امیدوارم.
Jay says you’re pretty determined.
جی می گه که تو خیلی مصمم هستی.
Oh, he’s been waiting outside, the front of the building with some 40-pound gizmo for over a month.
اون بیش از یک ماهه که بیرون جلو ساختمان با یه وسیله 40 پوندی منتظر می مونه.
Gizmo برای بازیچه یا فلان وسیله به کار می رود. وقتی که نمی دانیم اسم یا کار وسیله چیست می گویم یه چیزی یا فلان وسیله ای.
در انگلیسی می گوییم Gizmo
He said you’re smart.
او گفته که تو باهوشی.
Well, I like to think so.
دوست دارم همین فکرو کنم.
And you want to learn this business?
و تو میخوای که این بیزنس رو یادبگیری؟
Yes, sir, I wanna learn this business.
بله آقا. من می خواهم این بیزنس رو یادبگیرم.
Have you already started learning on your own?
آیا تا به حال خودت شروع کردی که یاد بگیری؟ یا خودآموزی کرده ای؟
Absolutely.
قطعا
Jay.
Yes, Sir?
How many times have you seen Chris?
جی. چندبار تا به حال کریس رو دیده ای؟
I don’t know. One too many, apparently.
نمی دونم. ظاهرا خیلی!
One too many یک اصطلاح انگلیسی است و در اینجا به معنی خیلی.
Was he ever dressed like this?
آیا تا به حال اینطور لباس پوشیده بود؟
No, no. Jacket and tie.
نه. کت و کراوات.
این درس ، نکات آموزشی جالب انگلیسی و صداقت در جلسه مصاحبه را داشت. پیشنهاد می کنم که بارها این تکه فیلم را ببینید و علاوه بر انگلیسی ، از این جلسه مصاحبه لذت ببرید.

No comments:

Post a Comment