Friday, November 23, 2018

آموزش مکالمه و لغت انگلیسی با تاک شو الن – این قسمت جادوگر

آموزش مکالمه و لغت انگلیسی با تاک شو الن – این قسمت جادوگر

آموزش مکالمه با الن شو

وب سایت English Partner برای این آموزش را مشاهده کنید. 
مدتی بود در این فکر بودم که چرا از Ellen و مهمانهاش مکالمه انگلیسی یاد نگیریم؟
Ellen یک تاک شو Talk Show های مهیج و شاد برگزار می کنه و مهمان هاش بدون اینکه دیالوگ هارو حفظ کرده باشن، به صورت واقعی و طبیعی انگلیسی صحبت می کنن.
حتما توجه کردین مهمان های الن، لهجه های مختلف دارن و بعضی ها آکادمیک صحبت می کنن و بعضی ها انگلیسی خیابانی. پس کلا می شه خیلی خوب ازشون انگلیسی یاد گرفت، اونم با خنده و هیجان!
پس بریم ویدئو اول رو ببینیم و توضیحات مربوط به هر جمله رو بخونیم. از طریق یادگیری لغات و جملات جدید، مکالمه انگلیسی خودمون رو ارتقا بدیم و بوووم! بترکونیم.
مهمان این قسمت جادوگر و شعبده باز (به انگلیسی Magician) معروف جاستین ویلیام Justin William است، درباره او می توانید اینجا بخوانید.
جاستین و همسرش قرار است که به تازگی بچه دار شوند و او پدر شود.
برای اینکه برای پسر خود نامی را انتخاب کند، از میان بینندگان و حضار برنامه الن ، یک نفر را انتخاب می کند تا او نام پسر جاستین را انتخاب کند.

لغات مهم و جدید این قسمت :

  • Womb
  • Pregnant
  • Indecisive
  • Audience
  • Raise your hand
  • Pressure
  • Adamant
  • Do you happen to have
  • Baby onesie
  • Embroider
Justin: My wife is pregnant.
ترجمه انگلیسی به فارسی:
جاستین: همسر من حامله است.
Ellen: Oh, that’s exciting.
الن: اوه خیلی هیجان انگیزه.
[Applause]
کف زدن و هلهله.
Thank you. We’re having a baby and I’m very excited about being a dad in the near future.
ممنونم. ما قراره یه بچه داشته باشیم { گرامر: از زمان حال استمراری استفاده کرده برای نشان دادن آینده قطعی و زود} و من برای اینکه دارم در آینده نزدیک پدر میشم خیلی هیجان زده هستم. {قید In the near future رو در مکالمات استفاده کنید. قشنگه}
I got one of these, I don’t know if you’ve seen this.
من یکی از اینا گرفتم. نمیدونم آیا اینو دیده بودی یا نه. {If رو در اینجا میشه “آیا” ترجمه کرد. گرامر بعد از If ، حال کامل یا Present Perfect است}
This is the fruit of the womb calendar.
این تقویم میوه رحم هست. {womb یعنی رحم.}
It’s a calendar, every week it lets you know how big your baby is by comparing it to a different fruit, right?
این یک تقویمی است که، هر هفته از طریق مقایسه با یک میوه متفاوت به شما اجازه میده بدونید که بچه تون چه اندازه ایه. {compare یعنی مقایسه کردن. بعد از By فعل -ing می گیرد}
Week 10, strawberry, which is great.
هفته 10، توت فرنگی، که عالیه.
It also lets you know what fruit you’re going to feel very weird eating that week.
همچنین به شما اجازه میده که آن هفته حس خیلی عجیبی در مورد خوردن یک میوه داشته باشید. {جاستین مزاح می کنه. Feel weird یعنی حس عجیب و غریب داشتن}
This week, she is 22 weeks pregnant. So the baby’s the size of a coconut, which is crazy.
این هفته، خانمم هفته 22 حاملگیشه. {یا 22 هفته حامله ست} بنابراین بچه به اندازه یک نارگیله که خیلی عجیبه. { وقتی میگیم چیزی Crazy هست، یعنی عجیب است. اینجا به معنی دیوانه نیست}
Cup your hands like you’re holding a coconut.
دستاتو مثل فنجان کن انگار که یک نارگیل رو گرفتی. {like you are doing sth یعنی انگار که اونکار می کنی}
All righty.
Yeah closer. Right over here.
آره نزدیکتر. دقیقا همینجا.
Nice. That’s how big my boy is.
خوبه. این به اندازه پسره منه. {به صفحه تقویم دقت کنید که نارگیل دیگه درونش نیست. اولین شعبده بازی جاستین انجام شد}
Now, you are holding him with so much care. Which I appreciate.
حالا، تو اونو با مراقبت خیلی زیادی نگه داشتی که من سپاسگزارم.
And this is a true story. We’ll put him right there.
و این یه داستان واقعیه. ما اون رو میذاریم دقیقا اینجا.
He’s a hard headed boy.  
او یک پسره سختگیره. {hard-headed یعنی سختگیر و واقع بین. همونطور که دیکشنری کمبریج نوشته، کسی که تحت تاثیر احساسات قرار نمی گیره. }  
We don’t have a name picked out yet for him.
ما هنوز اسمی که براش انتخاب شده باشه نداریم. {picked out یعنی انتخاب شده}

No comments:

Post a Comment